میعادگاه : کـــرج . محمدشهر . ابتدای عباس آباد.بیت المهــــــــدی (عج

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 3414
:: کل نظرات : 51

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 7
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 33
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 962
:: بازدید ماه : 8942
:: بازدید سال : 46717
:: بازدید کلی : 650201
نویسنده : گمنام
چهار شنبه 10 آبان 1391

 

حضرت آیت‌الله تهرانی با اشاره به لحظات مرگ انسان، ابراز داشت: امام هادی(ع) در حدیثی به انسان گوشزد می‌کند هنگام مرگ هیچ طبیبی نمی‏تواند به او کمک کند، پس در این شرایط تنها یک را‌ه حل برای حیات دوباره انسان وجود دارد.

 

  آیت‌الله مجتبی تهرانی استاد اخلاق به مناسبت سالروز ولادت امام هادی(ع) به شرح حدیثی از این امام همام پرداخت که مشروح آن در ادامه می‌آید:

 

*شرح حدیث

روی عن علی بن محمد الهادی علیه‌السّلام قال: اُذْکُرْ مَصْرَعَکَ بَینَ یدَیْ اَهْلِکَ وَلا طَبِیبَ یمْنَعُکَ وَلا حَبِیبَ ینْفَعُکَ (بحارالانوار جلد 75 صفحه 370)

روایت از امام هادی(ع) منقول است که حضرت فرمودند: «اُذْکُرْ مَصْرَعَکَ بَینَ یدَی اَهْلِکَ»؛ آن حالتی را که در پیشاروی خاندانت بر روی زمین افتاده‏ای به یاد آور، «وَلا طَبِیبَ یمْنَعُکَ»؛ در حالی هستی که هیچ طبیبی نمی‏تواند مرگ را از تو دور کند، تمام اطبّای عالم را هم بیاورند، خبری نیست و نمی‌توانند هیچ کاری برایت انجام دهند و دیگر کار تمام است. «وَلا حَبِیبَ ینْفَعُکَ»؛ و هیچ دوستی هم در آن حال نمی‌تواند به تو سود و نفعی برساند، رفقا و آن‌هایی که واقعاً خیلی دوستت دارند، برای تو هیچ کاری نمی‏توانند بکنند.

روایت تمام شد، حالا چه باید کرد؟ چون دیگر هیچ پزشکی هم نیست که بتواند مرگ را از تو دور کند. «وَ لا حَبِیبَ ینْفَعُکَ»؛ هیچ دوستی هم نمی‌تواند به تو خدمتی کند و سودی برساند.

حالا چه کنیم؟ اینجا این نکته است که حضرت می‌فرمایند: بدان! کارَت به اینجا می‌رسد. همه ما کارمان به اینجا می‌رسد ‌که هیچ طبیب و پزشکی نمی‌تواند مرگ را از ما دور کند و هیچ دوستی هم نمی‌تواند به ما نفعی برساند.

حالا آیا چیزی هست که آن موقع به درد ما بخورد و به ما حیات و زندگی ببخشد و ما را زنده کند، نه؟ من آیه قرآن می‌خوانم: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ اُنْثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیوۀً طَیبَةً» (سوره نحل آیه 97 )؛ هر کس عمل شایسته‏ای انجام بدهد، چه مرد و چه زن و حال اینکه مؤمن باشد، ما به او یک زندگی گوارا می‌بخشیم و زنده‌اش می‌کنیم. اما چه حیاتی؟ «حَیوۀً طَیبَةً». پس آن موقع چه چیزی به درد ما می‌خورد؟ عمل صالح، ما را زنده می‌کند، امّا یک زندگی پاکیزه و گوارا.

 

آیین و اندیشه فارس 

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: عقــــــــــــایـــد , ,
:: برچسب‌ها: امام هادی علیه السلام , آیت الله مجتبی تهرانی ,
:: بازدید از این مطلب : 2570
|
امتیاز مطلب : 61
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
نویسنده : گمنام
شنبه 7 مرداد 1391
 آیت‌الله مجتبی تهرانی با اشاره به اینکه شرط دعا برای پدر و مادر این است که آنان موحد باشند، به این پرسش پاسخ داد که آیا می‌توان برای انسان کافر دعا کرد یا نه؟
 
خبرگزاری فارس: شرط دعا برای پدر و مادر/ آیا می‌توان برای انسان کافر دعا کرد

 

به گزارش خبرگزاری فارس، آیت‌الله مجتبی تهرانی از اساتید برجسته اخلاق در پنجمین جلسه از جلسات اخلاق و معارف اسلامی ویژه ماه مبارک رمضان به موضوع «دعا» پرداخت که مشروح آن در پی می‌آید:

أعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجِیمِ؛ بسمِ اللّهِ الرّحمنِ الرّحیمِ؛

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ؛ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیتُکَ وَ اسْمَعْ‏ دُعَائِی‏ إِذَا دَعَوْتُکَ‏ وَ أَقْبِلْ عَلَی إِذَا نَاجَیتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیکَ وَ وَقَفْتُ بَینَ یدَیکَ»

مروری بر مباحث گذشته

گفته شد ماه مبارک رمضان ماه تلاوت قرآن و ماه دعا است. دعای خیر کردن چه نسبت به خود و چه نسبت به دیگران، به این معنا است که از خود و دیگران رفع گرفتاری کند یا نسبت به خود و دیگران جلب منفعت؛ که به این «دعای خیر» گفته می‌‌شود. امّا نعوذ‌‌بالله! دعای به ضرر و شرّ کردن چه نسبت به خود و چه نسبت به دیگران مورد نهی است. یعنی نه به ضرر خودش دعا کند و نه به ضرر دیگران که عرض کردم مراد از دیگران مؤمنین‌‌اند.

دو دسته دعا در مورد کافر و مشرک

وارد بحثی در باب مشرک و کافر می‏شوم، که جلسه گذشته گفتم مطرح خواهم کرد. نسبت به این‏ها دو تصویر هست. یک؛ دعای خیر کردن برای آن‏ها و دو؛ دعا به شرّ کردن؛ یعنی نفرین کند. اولی با دومی فرق می‏کند. اینجا معلوم است که دعا به خیر کردن یعنی چه؛ یعنی آن چیزهایی که انسان برای جلب منفعت یا دفع ضرر طلب می‏کند را «دعای خیر» می‏نامند که در اینجا برای مشرک و کافر این را می‏خواهد. دوم؛ بحث دیگری است و آن دعا به شرّ کردن است؛ چون گفتم این هم دعا است، یعنی نفرین کردن مشرک و کافر.

دعای خیر نکنید!

امّا تقسیم اول، مورد نهی است. دعا به خیر نسبت به مشرک مورد نهی است. در قرآن خطاب به پیغمبر اکرم است: «ما کانَ‏ لِلنَّبِی‏ وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَ لَوْ کانُوا أُولِی قُرْبى‏»، یعنی بر پیامبر و کسانی که ایمان آورده‌‌اند، سزاوار نیست که برای مشرکین بعد از اینکه معلوم شد مشرکند، دعای خیر کنند. البته طلب غفران کردن بخشش است و خیر هم هست. چه خیری بالاتر از غفران؟ البته بعداً خواهم گفت که قیدی در آیه دارد و من نخواندم که می‏گوید: وقتی معلوم شد این‏ها اهل آتش و جهنمی هستند دیگر نباید این کار را کرد.

طلب آمرزش برای کافران اثری ندارد

این‏ها برای مشرک بود امّا برای کافر این را می‏گوید: «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعینَ مَرَّةً فَلَنْ یغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لا یهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقین‏»، هر دو در سوره توبه است. به پیغمبر می‏گوید: اگر برای این‏ها استغفار کنی یا طلب آمرزش نکنی، برای این‏ها مساوی است. حتی اگر هفتاد بار برایشان طلب آمرزش کنی، هیچ فایده‏ای ندارد. این‏ها آمرزیده نمی‌‌شوند، چون به خداوند و رسولش کفر ورزیدند. خداوند گروه فاسق را هدایت نمی‌‌کند. در اینجا آیه اول در مورد مشرکین بود و آیه دوم در مورد کافران.

بالاترین دعای خیر، غفران است

بالاترین دعا از نظر خیر عبارت از غفران است. در دعاها هم گفتیم که شما هر چه از خدا بخواهید اول طلب غفران کنید. اینجا همان را مطرح می‌‌کند که اتفاقاً متناسب با مشرک و کافر است. بعداً این مطالب را شرح خواهم داد. اینجا فقط فهرست‏وار مطرح می‏کنم.

در اینجا دعای پیغمبر هم ارزشی ندارد!

این‏ها معیار دارد و بی جهت نیست. به پیغمبر میگوید: اگر هفتاد بار هم طلب آمرزش کنی، خدا این‏ها را نمی‌‌آمرزد. دیگر بالاتر از پیغمبر کسی هست که طلب آمرزش کند؟ بالاتر از پیغمبر برای دعا کردن نداریم. دعای خیر برای مشرک و کافر ارزشی ندارد. گرچه اینجا مسأله غفران است، ولی عرض خواهم کرد که در حال شرک و کفر از غفران خبری نیست؛ مگر اینکه خودِ فرد برگردد.

روایت: شرایط دعا برای پدر و مادر کافر

چند روایت می‌‌خوانم. این روایت را علی‌‌بن‌‌جعفر از امام هفتم، موسی‌‌بن‌‌جعفر(صلوات‌‌الله‌‌علیه) نقل می‌‌کند. می‌‌گوید: «سَأَلْتُهُ‏ عَنْ‏ رَجُلٍ‏ مُسْلِمٍ‏ وَ أَبَوَاهُ کَافِرَانِ»، از موسی‌‌بن‌‌جعفر(علیه‌‌السّلام) در مورد شخص مسلمانی که پدر و مادرش، هر دو کافرند پرسش کردم. دقت کنید! این روایات انتخابی است. اینجا پدر و مادرش هر دو کافرند، «هَلْ یصْلُحُ لَهُ أَنْ یسْتَغْفِرَ لَهُمَا فِی الصَّلَاةِ»، آیا اگر این بچّه در نماز برای پدر و مادرش طلب غفران کند، صلاح و خیر است؟ «قَالَ علیه‏السّلام إِنْ کَانَ فَارَقَهُمَا وَ هُوَ صَغِیرٌ لَا یدْرِی أَسْلَمَا أَمْ لَا فَلَا بَأْسَ»، اگر این بچه از پدر و مادرش جدا شده باشد، در حالی که صغیر و کوچک بود؛ امّا حالا که از آن‏ها جدا شده نمی‏داند که این دو اسلام آوردند یا نیاوردند دعا کردن اشکالی ندارد. مگر می‏شود چنین حالتی اتفاق بیفتد؟ در گذشته اتفاق می‏افتاد که بچه‏ای را در جنگ اسیر می‏کردند و به غلامی می‏گرفتند. این بچّۀ صغیر در میان کفار و دشمنان بود و پدر و مادرش هم کافر بودند، اما بچّه اسلام می‏آورد. وقتی از پدر و مادرش جدا می‏شد صغیر بود و بعد هم خبر نداشت که آن‏ها مسلمان شدند یا نه؟ حضرت می‏گوید اگر این‏طور است، «فَلَا بَأْسَ»، دعا کند و اشکالی ندارد، «وَ إِنْ عَرَفَ کُفْرَهُمَا»، امّا اگر خبر پیدا کرده که آن‏ها بر حرف خودشان ایستاده‏اند و هنوز کافرند، «فَلَا یسْتَغْفِرُ لَهُمَا»، استغفار نکن، «وَ إِنْ لَمْ یعْرِفْ فَلْیدْعُ لَهُمَا»، اگر نمی‏داند، دعا اشکالی ندارد، امّا اگر بداند دعا نکند. این برای هر دوی پدر و مادر است.

دعا، تنها برای موحّد

در روایت دیگری است: «کَتَبَ رَجُلٌ إِلَى أَبِی مُحَمَّدٍ»، شخصی به امام‏عسگری(علیه‏السّلام) نوشت: «یسْأَلُهُ‏ الدُّعَاءَ لِوَالِدَیهِ‏ وَ کَانَتِ‏ الْأُمُّ غَالِیةً»، از حضرت سؤال کرد که: می‏خواهم برای پدر و مادرم دعا کنم امّا مادرم از غلات است، «وَ الْأَبُ مُؤْمِناً»، ولی پدرم مؤمن است، «فَوَقَّعَ رَحِمَ اللَّهُ وَالِدَکَ»، حضرت نوشتند: خدا پدرت را رحمت کند. امّا مادرش را دعا نکردند. عملاً، چقدر زیبا به او یاد دادند. این در مورد مادر، امّا در مورد پدر هم هست. «وَ کَتَبَ آخَرُ»، شخص دیگری به امام‏عسگری (علیه‏السّلام) نوشت: «یسْأَلُ الدُّعَاءَ لِوَالِدَیهِ»، برای پدر و مادرم دعا می‏کنم، «وَ کَانَتِ الْأُمُّ مُؤْمِنَةً وَ الْأَبُ ثَنَوِیاً»، مادرم مؤمن است ولی پدرم دوگانه‏پرست است. مادرم یگانه‏پرست است؛ حضرت فرمودند: «فَوَقَّعَ رَحِمَ اللَّهُ وَالِدَتَکَ».

برای ظالم دعای خیر نکنید

خواستم بگویم که، این را هم در آیات و هم در روایات داریم که دعای خیر برای مشرک و برای کافر نهی شده است. البته این هم باید توضیح داده شود که برای ظالم هم چنین دعای خیری نکنید؛ که بگویید: خدا طول عمرت دهد. در روایت از رسول‏اکرم است: «قال رسول الله (صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلّم): مَنْ‏ دَعَا لِظَالِمٍ‏ بِالْبَقَاءِ»، اگر کسی دعا کند و از خدا برای ستمگری طول عمر را بخواهد، «فَقَدْ أَحَبَّ أَنْ یعْصَى اللَّهُ فِی أَرْضِهِ»، او دوست دارد که در زمینِ خداوند نافرمانی او بشود. البته این مطلب مخصوص و منحصر به چیز خاصی بود. امّا مقابل این مطلب. یعنی چه؟

دعا به شرّ مخصوص چه کسانی است؟

به ضرر مشرک یا کافر دعا کنیم. مثلاً بگوییم: خدایا! مرگش بده. این چه؟ بحث مفصّلِ من اینجاست. داریم به اول بحثی که برای ماه مبارک رمضان در نظر گرفته بودم نزدیک می‏شویم. در اینجا خودِ خدا و هم پیغمبر‏اکرم و هم ائمّه(علیهم‌‌السّلام) این کار را کرده‏اند و اگر بخواهم اشخاصی که نفرین کرده‌‌اند مطرح کنم جلسات زیادی طول می‌‌کشد. فعلاً کلیت را می‌‌گویم. این مطلب معیار هم دارد.

نفرینِ خدا به شخص

خدا؛ هم نفرین شخصی کرده، یعنی اسم شخص را برده است و هم نفرین گروهی کرده. شخصی مثل این: «تَبَّتْ‏ یدا أَبِی‏ لَهَبٍ وَ تَبَّ»، بریده باد. خدا ابولهب را نفرین کرده. جزء آیات ما است. ابولهب رأس المشرکین بود و خدا نفرینش کرد.

نفرینِ خدا به گروه

نفرین گروهی هم کرده: «قُتِلَ‏ أَصْحابُ‏ الْأُخْدُودِ». این را می‌‌دانید که اصحاب اخدود چه کسانی بودند. در زمان پیغمبر آن افرادی بودند که چاله‌‌هایی بر سر راه می‌‌کندند و در آن آتشی نهفته می‌‌کردند که وقتی مسلمان‌‌ها رد می‏شدند، بیفتند و بمیرند. در اینجا می‏گوید مرگ باد بر اصحاب اخدود. خدا شعار می‌‌دهد. مرگ بر اصحاب اخدود، «قُتِلَ‏ أَصْحابُ‏ الْأُخْدُودِ». نفرین، هم شخصی داریم و هم گروهی. امّا این‏ها معیار دارد. توجه کنید! از روی هوای نفس نیست، بلکه معیار دارد و معیارهای الهی در آن است. که ان‌‌شاءالله آن را بحث خواهم کرد.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: عقــــــــــــایـــد , ,
:: برچسب‌ها: آیت الله مجتبی تهرانی , رایه الهدی , دعا , نفرین ,
:: بازدید از این مطلب : 2186
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 5 مرداد 1391

آیت‌الله مجتبی تهرانی با تاکید بر اینکه انسان نباید حتی اموال خود را نفرین کند، بیان کرد: وقتی برای خود دعا می‏کنی از خدا خیر بخواه نه شر، نفع بخواه نه ضرر! زیرا تا دعا می‏کنید، فرشتگان بلافاصله می‏گویند: آمّین!

آیت‌الله مجتبی تهرانی در دومین از جلسات اخلاق و معارف اسلامی ویژه ماه مبارک رمضان به موضوع «دعا» پرداخت که مشروح آن در پی می‌آید:

 
 
مروری بر مباحث گذشته
 
 
بحث ما راجع به دعا بود. عرض کردم انسان، در سیر زندگی دنیوی و در سراسر زندگی‏ خود با پرتگاه‏هایی مواجه است. او نسبت به این پرتگاه‏ها احتیاج به پناهگاه دارد، تا از آن مدد بگیرد و سقوط نکند. از این استمداد جستن، به دعا و درخواست از یک نیروی حاکم بر مادّیت تعبیر می‏شود؛ چون نیروهای مادّی، قابلیت این را ندارند تا برای انسان نسبت به پرتگاه‌هایی که در زندگی با آن‏ها مواجه می‏شود، اعمّ از پرتگاه‌های معنوی و مادّی‏، پناهگاه باشند. لذا باید به یک نیروی حاکم بر نیروی مادیت متوسّل شود تا آن نیرو بتواند او را از سقوط نجات دهد.
 
 
راه حلّ مشکلات، در زندگی دنیوی
 
 
من در این جلسه مطلبی را برای حلّ مشکلات انسان در زندگی دنیوی‏، عرض می‌کنم. ما در باب دعا داریم که انسان باید هم برای «دفع ضرر» و هم «جلب منفعت»، چه مادّی و چه معنوی، دعا کند. خیلی هم به آن سفارش شده است. در مقابل، از اینکه انسان در زندگی دنیوی خود ‌«نعوذبالله»! برای «جلب ضرر»، چه نسبت به خود و چه نسبت به دیگران دعا کند، نهی شده است. من برای اینکه بگویم می‏شود انسان این کار را انجام دهد، روایتی به ذهنم آمد که بعد از بیان مطلبم به آن اشاره خواهم کرد.
 
درخواست ضرر، یا بر اثر غفلت است و یا سرخوردگی!
 
 
انسان، در زندگی خود، یا بر اثر «غفلت» و یا بر اثر «سرخوردگی»، درخواست «جلب ضرر» می‌کند؛ این دو مطلب است:
 
 
درخواست ضرر بر اثر غفلت
 
 
یک؛ «غفلت» از اینکه وقتی من با مشکلی برخورد کردم، مشکل‏گشایی مافوق این ابزار مادّی وجود دارد که اگر من دستم را به سوی او دراز کنم، مشکل من را حلّ خواهد کرد؛ اسم این دعا است. به تعبیر دیگر؛ وقتی غفلت از دعا و درخواست از خدا در انسان به وجود می‏آید، بر اثر آن می‏بیند به بن‏بست رسیده است، لذا برای خودش آرزوی ضرر و حتّی آرزوی مرگ می‏کند.
 
 
بدتر از مرگ چیست؟!
 
 
در روایتی دیده‏ام که از حضرت سؤال می‏کنند: آقا! بدتر از مرگ چیست؟ الآن به هر کس بگویید بدترین چیز چیست؟ می‏گوید: مردن و مرگ. این سؤال را از حضرت می‏پرسند که بدتر از مرگ چیست؟ حضرت می‏گوید: بدتر از مرگ، آن چیزی است که وقتی به سراغت آمد، آرزوی مرگ کنی! چقدر زیبا می‏فرماید! یعنی آن مسئله آن‏قدر تلخ است که مرگ نزد آن، برای تو شیرین‏تر می‏شود. چقدر زیبا! گاهی انسان بر اثر غفلت، برای خودش درخواست ضرر می‏کند.
 
 
درخواست ضرر بر اثر سرخوردگی
 
 
دو؛ «سرخوردگی». از دعا غفلت نکرده، اعتقاد هم دارد، ولی ایمانش ضعیف است؛ مثلاً فرض کنید مرتّب از خدا درخواست می‏کند، بعد می‏بیند گره‌اش باز نشد، می‌گوید: ای خدا مرگم بده! من در این مورد، چهارده روایت دیده‌ام که اگر فرصت کنم، که به این چهارده روایت اشاره خواهم کرد. بر اثر سرخوردگی از دعایی که مستجاب نشده، می‌گوید: خدا مرگم بده! این سرخوردگی، معمولاً و غالباً انسان را به وادی‌ای می‏کشد که برای خودش درخواست ضرر می‏کند. ولی اینکه انسان، نسبت به خود و نسبت به دیگران تقاضا و درخواست ضرر کند، در معارف ما نهی شده است؛ یعنی دعا نباید علیه کسی باشد حتّی خود انسان! اصطلاحاً به چنین دعایی «نفرین» می‌گویند.
 
 
تا دعا می‌کنید فرشتگان می‌گویند: آمّین!
 
 
در جلسه گذشته گفتم. «رُوِی عن رَسوُلِ‏الله(صل‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم) قال: لا تَدعُوا عَلی اَنفُسِکُم اِلّا بِخَیر»؛ وقتی برای خودت دعا می‏کنی، از خدا خیر بخواه نه شرّ! نفع بخواه نه ضرر! رفع ضرر بخواه نه جلب ضرر! «لا تَدعُوا عَلی اَنفُسِکُم اِلّا بِخَیر»؛ این تعبیر، استثنا از نفی است، یعنی بی ‌برو برگرد باید همین باشد، «فَاِنَّ المَلائِکَه یؤَمِّنون عَلی ما یقوُلوُن»؛ تا دعا می‏کنید، فرشتگان بلافاصله می‏گویند: آمّین! فهمیدی چه‌کار کردی؟ آن‌ها می‏گویند: آمّین! بعد هم تو پشیمان می‏شوی!
 
 
حتّی اموالتان را هم نفرین نکنید!
 
 
در یک روایت دیگر است از پیغمبراکرم که درباره درخواست ضرر است هم نسبت به خود و هم دیگران، «رُوِی عن رَسوُلِ‏الله(صَل‏الله‏عَلیهِ‏وَ‏آلِهِ‏وَسَلَّم) قال: لا تَدعوا عَلی اَنفُسِکُم وَلا تَدعوا عَلی اَولادِکُم»؛ اولاد خود را نفرین نکنید! «وَلا تَدعُوا عَلی خَدَمِکُم»؛ خدمتگذارانتان را نفرین نکنید! «وَلا تَدعُوا عَلی اَموالِکُم»؛ حتّی اموالتان را هم نفرین نکنید! عجب! آن‏ها جاندار بودند، این‏ها بی‏جان هستند، توجّه کنید! اینکه بگویید: ای کاش این را نداشتم! این من را بیچاره کرد! این فلان شد و از این قبیل حرف‌ها. بروید خودتان را اصلاح کنید، آن‏ها تقصیری ندارند! من یک وقتی راجع به دنیا بحث کرده‏ام؛ ما خیال می‏کنیم دنیا در و دیوار و امثال این‏ها است، نه! دنیا این‏ها نیست، دنیا چیز دیگری است. من نمی‏خواهم بحث را منحرف کنم.
 
 
درخواست نکنید جوانتان جوان‌مرگ شود!‌
 
 
مطلبی‏ در روایت مطرح شده که چه بسا این مطلب از جهت جنبه‏های طبیعی، آن موقع نیز مورد ابتلاء بوده است‏. پیغمبراکرم در روایتی دارد که: «قالَ رَسوُلِ‏الله(صَلی‏الله‏عَلَیه‏وَ‏آلِه‏وَسَلَّم): لا تَمَنّوا هَلاکَ شِبابِکُم وَ اِن کانَ فیهِم غَرام»؛ از خدا درخواست و تمنّا نکنید تا جوانتان جوان‌مرگ شود، چون می‏بینم در این شرّ وجود دارد؛ به اصطلاح ضرر دارد، «فَاِنَّهُم عَلی ما کانَ فیهِم عَلی خِلال»؛ یک بحث منطقی است، چون آن‏ها با همان حالی که دارند از چند حال خارج نیستند، یک: «اِمّا اَن یتُوبوُا فَیتوُبُ الله عِلَیهِم»؛ چه بسا این شخص فردا پشیمان شود و توبه کند، خدا هم توبه او را قبول کند، دو: «وَ اِمّا اَن تُردِیهُمُ الآفاق»؛ از آن طرف، ممکن است موجب شود این آسیب‏هایی که می‏بینی اصلاً از بین برود. این زمین‏ها همه به طور کلّی از بین برود. به طور کلّی، شرّها از بین برود. ضرری که از ناحیه‏ی او وجود دارد، همه از بین برود. می‏فهمد، توبه می‏کند، یا اصلاً دیگر زمینه‏اش از بین می‏رود. این دو تا هم مربوط به ضرر است. از آن طرف، ممکن است در جادّه‏ای بیافتد و در آن شروع کند به خدمت کردن. «وَ اِمّا عَدُوّاً یقاتِلوُه»؛ همین کسی که تو می‏گفتی: خدا مرگش بدهد! ممکن است درگیری و جنگی ایجاد شود؛ ممکن است دشمن کافری به مسلمان‏ها حمله کند و او به جبهه برود و بجنگد، «وَ اِمّا حَریقاً فَیدفِعوا وَ اِمّا ماءً فَیصُدّوُا»؛ ممکن است حادثه‏ای پیش بیاید و او جلوی آن را بگیرد و ... حضرت دانه دانه، شروع می‏کند به گفتن. همه این‏ها خدمات است.
 
 
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , عقــــــــــــایـــد , ,
:: برچسب‌ها: آیت الله مجتبی تهرانی , رایه الهدی , دعا ,
:: بازدید از این مطلب : 2778
|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : گمنام
پنج شنبه 1 تير 1391

آیت الله مجتبی تهرانی به تشریح برکات ماه شعبان پرداخت و گفت: ماه شعبان ماه شستشوی نبوی است. ماهی است که پیغمبر امّتش را از گناهان شستشو می‏دهد و پیش خدا شفاعتشان را می‏کند. بیایید هرچه که، نعوذ بالله، کفران نعمت کردیم و بعد از آن هم استغفار نکردیم، الآن چشمانمان را باز کنیم و استغفار کنیم.

چرا وضع کفّار خوب است؟!
 
خود شما هم دارید می‏بینید که کفّار وضع مادّی‏شان خوب است؛ این به خاطر همین مسأله استدراج است. اگر کسی بگوید: کفّار با توجه به اینکه این‏همه گناه و فجور می‏کنند، چرا باز هم وضعشان خوب است؟ جوابش این است که خداوند آن‏ها را مبتلا به استدراج کرده و توفیق شکرگذاری را از آن‏ها گرفته است. این به ضرر آن‏ها است.
 
 
ریشه گرفتاری‏های مسلمین
 
مسلمان‏ها هم از این جهت مانند کفّار هستند که اگر نعمت به آن‏ها برسد و آن را در راه غضب الهی مصرف کنند، خدا برای توبه به آن‏ها مهلت می‏دهد، اگر توبه کردند که هیچ، وگرنه توفیق شکرگذاری از آن‏ها سلب شده و دچار استدراج می‏شوند. گرفتاری‏های ما هم از همین‏جا نشأت می‏گیرد که ما نعمت‏ها را، نعوذبالله در راه گناه صرف می‏کنیم و بعد مبتلا به انواع گرفتاری‏ها می‏شویم تا بیدار شویم و استغفار کنیم. این گرفتاری‏ها نیز، پس‏گردنی‏هایی است که خدا برای باز شدن چشم بنده‏اش می‏زند که بنده بگوید: خدایا غلط کردم که نعمتت را در بیراهه خرج کردم!
 
حال اگر نعمت را در مسیر غضب الهی خرج کردیم و وقتی هم که خدا برای بیدار شدنمان ما را به گرفتاری‏ها مبتلا کرد، باز هم چشم‏هایمان باز نشد و توبه و استغفار نکردیم، اینجا است که دچار استدراج شده و نعوذبالله به وادی کفر کشیده می‏شویم! من صریح می‏گویم تا جای هیچ بحثی باقی نماند.
 
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: برچسب‌ها: آیت الله مجتبی تهرانی , ماه شهبان , رهنمود , رایه الهدی ,
:: بازدید از این مطلب : 1905
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : گمنام
یک شنبه 28 خرداد 1391

رُوِيَ عَن مُوسَي بنِ جَعفَرٍ (عَلَيهِمَا السَّلَامُ) قَالَ:
مَنْ صَدَقَ لِسَانُهُ زَكَى عَمَلُهُ وَ مَنْ حَسُنَتْ نِيَّتُهُ زِيدَ فِي رِزْقِهِ وَ مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِإِخْوَانِهِ وَ أَهْلِهِ مُدَّ فِي عُمُرِهِ.

ترجمه حدیث: روايت از موسي بن‏جعفر(صلوات الله عليه) منقول است كه حضرت به هشام بن‏حكم فرمودند: ای هشام! هر كه راست‏گو باشد، اعمال نیک او فزونی گرفته و اعمالش پاكیزه می‌شود؛ و هر كه خوش‏نيّت باشد روزي‏اش زياد مى‏شود و هر كه به برادران و به خانواده خود نيكوكار باشد عمرش زياد مى‏شود.

شرح حدیث: «مَنْ صَدَقَ لِسَانُهُ زَكَى عَمَلُهُ»؛ «صدقِ لسان» یعنی فرد مقيّد باشد که دروغ نگويد و آنچه مي-گويد راست باشد. «زَكَى» هم دو معنا دارد؛ هم به معناي افزايش است و هم به معنای پاكيزگي است.

راست‏گويي بر روي اعمال انسان دو اثر دارد: 1- بر اعمال نيك انسان مي‌افزايد. 2- عمل انسان را هم پاكيزه مي‏كند. يعني انسان عمل زشت از او سر نمي¬زند. چه بسا مراد امام کاظم (علیه السلام) هر دو معنا است.

«وَ مَنْ حَسُنَتْ نِيَّتُهُ زِيدَ فِي رِزْقِهِ». اگر نيت كسي از نظر دروني هميشه ‌نيت خير باشد و حسن نيت داشته باشد، اين موجب مي¬شود كه به رزق و روزي او افزوده شود. یعنی هيچگاه در ذهنش اين نيست که ‌نعوذ بالله كار زشتي انجام دهد، بلكه هميشه در ذهنش اين است که كار خیر انجام دهد، اطاعت خدا كند. كسي كه دلش مي خواهد هميشه كار خوب كند ،‌خدا روزي اش را زياد مي‌كند.

خيلي چيزها موجب زيادتي روزي مي‏شود. مانند شکر نعمت. در قرآن کریم می‌فرماید: «لَئنِ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ» اگر شكرگزارى كنيد، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود. در ‌اينجا شكرِ نعمتی که خدا داده، صرف نيت است. حتي لازم نيست «شكراً لله» بگويي؛ «الحمدلله» بگويي. در اين روايت هم اين‏طور است. دلش مي‌خواهد كارهاي خوب وخدا پسندانه بكند،‌ همین که دلش مي‌خواهد، ‌همين كه در ذهنش هست، ‌اين موجب مي‌شود روزي‌اش زياد شود.

«وَ مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِإِخْوَانِهِ وَ أَهْلِهِ مُدَّ فِي عُمُرِهِ» كسي كه نسبت به برادران ديني‌اش و خاندانش، كار نيك انجام دهد، اثرش اين است كه طول عمر پيدا مي‌كند.

بنابراین سه چيز شد: صدق لسان که روی عمل دو اثر دارد، ‌صدق نيّت که نسبت به ازدیاد روزی مؤثر است، و كار نيك انجام دادن نسبت به ديگران که نسبت به طول عمر مؤثر است.

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: امامت و ولایت , ,
:: برچسب‌ها: رایه الهدی , آیت الله مجتبی تهرانی , شرح حدیث , امام موسی بن جعفر(ع) ,
:: بازدید از این مطلب : 2511
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : گمنام
دو شنبه 22 خرداد 1391

آیت‌الله مجتبی تهرانی می‌گوید: اولین اثر «نافله» حبّ خداست، زیرا هنگامی که دل تخلیه شد، خدا در دل «تجلّی» می‏کند. داشتن حد تعادل خوف و رجای الهی شرط تحصیل «حسن ادب» قلب است.

 
«قلب سلیم» قلبی است که «حبّ دنیا» در آن نفوذ نکرده باشد
 
 
قلب با دوری از افراط و تفریط به حسن ادب الهی دست پیدا می‏کند
 
 

بقیه در ادامه مطلب....

رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج

:: موضوعات مرتبط: اخلاق و عرفان , ,
:: برچسب‌ها: آیت الله مجتبی تهرانی , آیت الله تهرانی , رایه الهدی , نافله ,
:: بازدید از این مطلب : 2119
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 114 صفحه بعد

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
شکر ،خدارا که درپناه حسینم(ع)،گیتی ازاین خوبتر،پناه ندارد........................... ....هرکسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت/ زان میان پروانه را در اضطراب انداختی / گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما / سایه دولت بر این کنج خراب انداختی.../ اللّهم عجّل لولیّک الفرج........ ...با عرض سلام و تحیّت خدمت شما بازدید کننده گرامی به اطلاع می رساند که """برنامه ی هفتگی هیئت کربلا (محمدشهر- عباس آباد - کرج ) به شرح ذیل می باشد: پنجشنبه شب ها ساعت21 با مداحی " حاج رحمــــــــان نـوازنـــــــی "/ لازم به توضیح است مراسماتی که بصورت مناسبتی برگزار می گردد از طریق سامانه پیام کوتاه به اطلاع عموم بزرگواران می رسد. سامانه پیام کوتـــــــــاه این هیئت نیز با شماره 30008191000002 پل ارتباطی بین ما و شما می باشد.لطفا نقدها و پیشنهاد های خود را و همچنین پیامک های مهـــــــــدوی و دلنوشته هایتان را جهت انعکاس در این تارنما برای ما ارسال نمایید.ضمنا جهت عضویت در این سامانه عبارت * یازهرا * را به شماره فوق پیامک نمایید. التماس دعا.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه